به گزارش ایرناپلاس، تقریباً از سال ۱۳۹۷ بود که گروههای مختلف با سطوح متفاوت دانش سرمایهگذاری، به فعالیت در بورس گرایش پیدا کردند. کارشناسان معتقدند این گرایش به دلیل شرایط ویژه اقتصاد ایران و انتخابی هوشمندانه از طرف مردم بوده تا بتوانند از سرمایه خود در برابر تورم، محافظت کنند.
با این حال، کمبود دسترسی به فرصتهای آموزشی موجب شد این استقبال گسترده که میتوانست به فرصتی برای تأمین مالی شرکتها و حمایت از بخش حقیقی اقتصاد تبدیل شود، با زیان مالی برای افراد و همچنین آسیب به بدنه بازار سرمایه تبدیل شود.
فرزاد جعفری، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با ایرناپلاس ریشههای دیدگاه منفی در بازار سرمایه ایران نسبت به بازیگر حقوقی، نهاد حقوقی و بهطور کلی نهادسازی را بررسی کرده و معتقد است با این ناآگاهی، یک لطمه فرهنگی به بدنه بازار وارد میشود.
بخش نخست این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ریشههای اقتصادی گرایش به بورس
از حدود دو سال گذشته تاکنون شاهد افزایش تمایل اقشار مختلف به سرمایهگذاری در بورس هستیم. چه شرایطی موجب شد تا مردم از فرصتهای سرمایهگذاری در این بازار استقبال کنند؟
_ بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در کشوری زندگی میکنیم که میانگین رشد اقتصادی هشت سال گذشته آن تنها ۰.۲ درصد یا حدود صفر بوده است. همچنین حجم نقدینگی در این بازه هشتساله، ۶ برابر و پایه پولی چهار برابر شده است.
اگر در یک پنجره زمانی یکساله مروری بر وضعیت اقتصاد ایران داشته باشیم، میبینیم در شهریور ۱۳۹۸ حجم نقدینگی از ۲۱۲۶ هزار میلیارد تومان با رشد حدود ۳۶ درصدی به ۲۸۹۵ هزار میلیارد تومان در شهریور ۱۳۹۹ رسیده است. در همین بازه یکساله نرخ ارز (دلار) در بازار آزاد با رشد ۱۳۵ درصدی از ۱۱ هزار و ۴۰۰ تومان در پایان شهریور سال گذشته به ۲۶ هزار و ۸۵۰ تومان در پایان شهریورماه امسال رسیده است.
این موارد به همراه پیامدهای ناشی از کسری بودجه دولت، شیوع ویروس کرونا، شرایط تحریم و رکود تورمی موجب تبدیل حسابهای بلندمدت بانکی به حسابهای دیداری و حرکت نقدینگی به بازار سرمایه و سایر بازارهای موازی شده است.
دو ویژگی خاص معاملات آنلاین در ایران
افزایش فعالان بازار سرمایه که بخش قابل توجهی از آنها فاقد دانش سرمایهگذاری هستند، چه تأثیری بر این بازار داشته است؟
_ اثر این موضوع در بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه مشهود است. بررسی تغییرات این بازار در بازه یکسالهای که از پایان شهریور سال گذشته آغاز میشود، قابل توجه است. به عنوان مثال، شاخص کل در آن زمان حدود ۲۹۷ هزار واحد بود و در پایان شهریور امسال با وجود ریزشی که در مردادماه از سطح ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد داشت، به یک میلیون و ۶۵۲ هزار واحد رسید. یعنی حتی با ریزشی که در بازار تجربه کردیم، شاخص کل بورس در یک سال، بیش از ۴۵۰ درصد رشد داشته است.
بخشی از دلایل بیش از پنج برابر شدن شاخص کل بورس، مربوط به عوامل اقتصادی است که در یک سال گذشته در اقتصاد ایران پدید آمد. علاوه بر این، دولت نیز تلاش کرد با همکاری سازمان بورس و وزارت اقتصاد منابع را به سمت بازار سرمایه هدایت کند. بر این اساس در این پنجره زمانی، تعداد کدهای بورسی از حدود ۹ میلیون به بیش از ۱۵ میلیون کد بورسی در مردادماه رسید که به معنای رشد ۶۷ درصدی فعالان بازار سرمایه است. این موضوع نشان میدهد بازار سرمایه بیش از پیش بین اقشار مختلف معرفی و شناخته شده است.
ارزش معاملات، شاخص دیگری است که میتواند نشاندهنده اقبال مردم به بورس باشد. در یک سال منتهی به ۳۱ تیر ۱۳۹۸ مجموع ارزش معاملات بورسها ۴۹۷۱ هزار میلیارد ریال بود. در صورتی که این رقم در پایان تیرماه امسال به بیش از ۲۲ هزار و ۶۴۷ هزار میلیارد ریال با بیش از ۳۵۰ درصد رشد رسید.
بازار سرمایه ایران نسبت به بازار سرمایه کشورهای مختلف از وضعیت ویژهای در خصوص میزان فعالیت مستقیم افراد در بورسها برخوردار است. در دیگر کشورها عموم مردم از طریق نهادهای مالی مانند صندوقهای سرمایهگذاری یا سبدها و به صورت غیرمستقیم اقدام به سرمایهگذاری در بازار سرمایه میکنند.اکنون در نقطهای ایستادهایم که حداقل ۱۵ میلیون کد بورسی به غیر از کدهای سهام عدالت در این بازار فعال هستند. با در نظر گرفتن کدهای سهام عدالت به رقمی حدود ۴۹ میلیون کد بورسی میرسیم. بنابراین ارکان بازار سرمایه باید بیش از پیش در راستای شفافیت، سلامت و همچنین پاسخگویی به ذائقه سرمایهگذاران اهتمام ورزند.
با توجه به اینکه مشاهده میکنیم اغلب دارندگان کد معاملاتی به صورت آنلاین اقدام به خرید و فروش و فعالیت در بورس میکنند، توجه به دو نکته ضروری است.
نخست اینکه بازار سرمایه ایران نسبت به بازار سرمایه کشورهای مختلف از وضعیت ویژهای درخصوص میزان فعالیت مستقیم افراد در بورسها برخوردار است.
مطالعه بورس سایر کشورها نشان میدهد عموم مردم از طریق نهادهای مالی مانند صندوقهای سرمایهگذاری یا سبدها و به صورت غیرمستقیم اقدام به سرمایهگذاری در بازار سرمایه میکنند.
نکته دوم اینکه اکنون روی این موضوع که همه افراد دارای کد معاملات آنلاین، شرایط لازم را برای دریافت آن داشته و از آموزشهای لازم پیش از ورود به بورس برخوردار بودهاند، با توجه به رفتار سرمایهگذاری آنها در بورس، تردیدهایی وجود دارد.
حقوقی در برابر حقیقی؛ چالشهای نهادسازی در بازار سرمایه ایران
دلیل استقبال کم از سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه چیست؟
_ بسیاری از مردم با این رویکرد که سرمایهگذاری مستقیم میتواند در افق زمانی کوتاهمدت بازدهی بیشتری نسبت به سرمایهگذاری غیرمستقیم داشته باشد، اقدام به اخذ کد معاملاتی و فعالیت در بازار سرمایه میکنند.
در این خصوص نگاه منفی به فعالیت اشخاص حقوقی در بازار سرمایه و این تصور که حقوقیها مستثنی از سایر سرمایهگذاریشان و بهواسطه شخصیت حقوقی میتوانند در راستای منافع مربوطه اقدام به تغییر جهت بازار و دیگر اقداماتی شوند که منجر به تضییع حقوق سهامداران خرد شود، باعث گسترش فرهنگ مخالف با نهادسازی بین سرمایهگذاران خرد شده است.
در واقع در بازار سرمایه ایران نسبت به بازیگر حقوقی، نهاد حقوقی و بهطور کلی نهادسازی، دیدگاه منفی وجود دارد. این دیدگاه نادرست و بیاعتمادی ناشی از ناآگاهی سرمایهگذاران عادی منجر میشود آنها تمایل بیشتری به سرمایهگذاری مستقیم در بورس داشته باشند.
از نتایج سرمایهگذاری مستقیم مردم در بازار سرمایه و ارائه سفارشهای خرید و فروش به صورت آنلاین میتوان به عدم کسب بازدهی متناسب با بازدهی بازار در بازه زمانی میانمدت و بلندمدت به دلیل نداشتن دانش و تخصص کافی در زمینه پرتفویسازی و سبدگردانی و همچنین تحمیل تذکرات تخلفاتی و مشکلاتی برای کارگزاری ارائهدهنده کدمعاملاتی اشاره کرد.باید توجه داشت از نتایج سرمایهگذاری مستقیم مردم در بازار سرمایه و ارائه سفارشهای خرید و فروش به صورت آنلاین میتوان به عدم کسب بازدهی متناسب با بازدهی بازار در بازه زمانی میانمدت و بلندمدت به دلیل نداشتن دانش و تخصص کافی در زمینه پرتفویسازی و سبدگردانی و همچنین تحمیل تذکرات تخلفاتی و مشکلاتی برای کارگزاری ارائهدهنده کدمعاملاتی به دلیل عدم آشنایی و تسلط آنها نسبت به ضوابط و مقررات و دستورالعملهای بازار سرمایه اشاره کرد.
همچنین ناآگاهی عموم مردم نسبت به این بازار تخصصی و تحلیلهای مالی و سرمایهگذاری در کنار تمایل به بهرهمندی از سودهای نجومی در این بازار، منجر به جذب این افراد به کانالهای تلگرامی و شبکههای مجازی میشود که اقدام به سیگنالدهی و سیگنالفروشی میکنند و پیامدهای آن را در بازار سرمایه مشاهده میکنیم.
خدشه فعالیتهای غیرمجاز مجازی به اعتبار بازار سرمایه
این فعالیتهای مجازی چگونه تبدیل تخلف و جرایم شدند و چه تأثیری بر بازار سرمایه ایران گذاشته است؟
_ در واقع کانالها و گروهها به طور همزمان افراد را به خرید یک سهم خاص تشویق و مردم را اغوا میکنند. بنابراین با ایجاد تقاضا، قیمت سهم را افزایش داده و سپس خود در قیمتهای بالا سهمشان را میفروشند و باعث ضرر و زیان مردم میشوند. مردم نیز که به گردانندگان این صفحات و گروهها دسترسی ندارند، اعتراض خود را به سازمان بورس مطرح میکنند. این در حالی است که سازمان بورس و بورسها با اطلاعرسانی در رسانههای رسمی بارها اعلام کردند فعالان مجازی که سیگنال رایگان معرفی میکنند یا دریافت پول پیشنهاد خریدوفروش میدهند و یا حتی با در اختیار داشتن مبالغ شما سبدگردانی میکنند، الزاماً مجوزهای لازم از سازمان بورس را دریافت نکردهاند.
این موضوع موجب شده در سال ۱۳۹۸ پروندههای تخلف برای گردانندگان کانالها، گروهها و صفحات فضای مجازی که در زمینه بورس فعالیت میکردند باز شود زیرا در بازار سرمایه برای این موضوعها مفاد قانونی وجود دارد.
مطابق با مفاد بند ۳ ماده ۴۶ قانون بازار اوراق بهادار، هر شخصی که اقداماتش منجر به ایجاد ظاهری گمراهکننده از روند معاملات اوراق بهادار یا ایجاد قیمتهای کاذب و یا اغوای اشخاص به انجام معاملات اوراق بهادار شود، مجرم شناخته میشود.
همچنین بر اساس مفاد بند یک ماده ۴۹ قانون یادشده، هر شخصی که بدون رعایت مقررات این قانون، با هر عنوان به فعالیتهایی از قبیل کارگزاری، کارگزار/معاملهگری یا بازارگردانی که نیازمند اخذ مجوز است، اقدام کند یا خود را با عناوین یادشده معرفی کند، مجرم است.
در این رابطه با وجود اینکه قانون، بازار فعالیتهای غیرمجاز را جرمانگاری و برای آنها مجازات تعیین کرده که پیگیری آن توسط سازمان بورس و اوراق بهادار و مقام قضایی رسیدگی میشود، اما با توجه به ضرر و زیان سرمایهگذاران ناآگاه که جذب کانالها شدهاند، گسترش این اتفاقات و همچنین خلأ سواد مالی میان سرمایهگذاران میتواند به اعتبار و همچنین جایگاه بازار سرمایه خدشه وارد کند.
نیاز بازار سرمایه به سرمایهگذاری گسترده در آموزش سواد مالی
این زیانها میتواند منجر به تغییر نگرش عمومی نسبت به بازار سرمایه شود و علاوه بر سرمایهگذارانی که از این بابت، به لحاظ مالی آسیب دیدهاند به بورس و بازار سرمایه نیز آسیب وارد کند؟
_ آسیب اساسی که به واسطه این فرهنگ عمومی به وجود میآید، به بازار سرمایه وارد میشود. هدف اصلی بازار سرمایه، تأمین مالی در بازار اولیه است زیرا بازار اولیه است که منابع در آن جذب میشود و به چرخه تولید و بخش حقیقی اقتصاد وارد میشود. بنابراین ناآگاهی مردم موجب میشود یک لطمه فرهنگی به بدنه بازار وارد شود.
با وجود تلاشهای انجام شده، مانند قرار دادن بخش آموزشی در تارنمای شرکت مدیریت فناوری بورس تهران یا سمینارها و نشستها و اقدامات شرکت اطلاعرسانی و خدمات بورس و همچنین آموزشها و اقدامات نهادهایی مانند کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار، مرکز مالی ایران و دیگر نهادها و مؤسسههای دارای مجوز در زمینه ارتقای سواد مالی، شواهد تجربی بیانگر آن است که همچنان در بازار سرمایه نیازمند سرمایهگذاری جدی و گسترده در زمینه فرهنگسازی و آموزش مسائل مالی و سرمایهگذاری و همچنین سواد مالی هستیم.
در واقع همچنان در کشور ظرفیت بسیار زیادی در زمینه آموزش درست و اطلاعرسانی وجود دارد و باید بتوانیم با استفاده از رسانههای جدید، بهعنوان مثال تلویزیونهای اینترنتی بورسی، ترویج آموزشهای درست و گسترش اخبار رسمی را ارتقا دهیم.
نظر شما